چند جمله از ارد بزرگ

ارد بزرگ :  کاشانه ایی که جایگاه دوستان کوچه و بازار شد نوای گریه ها در سینه دارد .


ارد بزرگ :  سازش بر روی داشته های به یغما رفته امان ،  به نام آشتی جویی و دوستی از نادانی و کم خردی ست .


ارد بزرگ :  کسی که گذشت و بخشش در درونش نیست تنها نام آدم را بر خود دارد .


ارد بزرگ :  کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند .


ارد بزرگ :  آیا همه باید به یک اندازه داشته باشند ؟! پایگاه مردمی همه آدمیان باید برابر باشد ؟! کسانی که اینها را می گویند یا ابلهند و یا گرگانی هستند که پوستین گوسفند به سر کشیده اند . آنگاه که عده ایی شب و روز برای رشد و بالندگی سرزمینشان تلاش می کنند از همه چیزشان می گذرند هزاران هزار نام ناشناخته در وادی های گوناگون از کیان کشور ، آزادی و مردم خویش با سینه ایی ستبر نگهبانی می کنند را چگونه می توان با کسانی یکی نمود که تنها موارد با اهمیت زندگی آنها ; زمان خواب و خوراک ، دیدار دوستان کوچه و بازار ، آخرین فیلمی که بر پرده سینماست و یا چشم و ابروی دیگری ست...


ارد بزرگ :  خوشرویی هدیه ای ست ، که کادو ندارد .


ارد بزرگ :  آیینی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند دوامی نخواهد داشت .


ارد بزرگ :  آدمیان نیرومند در هنگامه آورد و پیکارهای سهمگین ، شادی هدیه می دهند .


ارد بزرگ :  آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است .


ارد بزرگ :  شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.