تارنگار یک دختر جوان - جومونگ تاریخ ایران را به یغما برد

بدبختانه عدم شناخت نسل امروز نسبت به تاریخ باشکوه ایران باعث شده است که بسیاری از داشته‌های خویش را در دستان دیگران ببینیم و لذت هم ببریم!

سریال افسانه جومونگ (ساخته کشور کره جنوبی) در واقع بخشی از تاریخ ایران را ربوده است. آنها نام ارمنستان را لاک گرفته و بر آن سرزمین «بویو» گذارده‌اند فرمانروایی ایران را هم سلسله «هان» نامیده‌اند. در تاریخ سلسله (هان) سواره نظام زره‌پوش وجود ندارد این سواره نظام بنا بر همه اسناد تاریخی مربوط به ارتش پارت ایران بوده است.

وقتی از درگیری دولت هان با یاغیان صحبت می‌شود و بدین خاطر، بویو دست به حمله به مناطق اطراف خود می‌زند، در واقع زمانی است که فرمانروایی ایران با یاغیان هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور مشغول جنگ است در ضمن مهمترین نکته آنکه گرفتن گروگان از خاندان نافرمان نسبت به فرمانروایی تنها در ایران باب بوده است مهرداد پادشاه اشکانی در ارمنستان (بخاطر آنکه بی طرفی کشورش را زیر پا گذارده و از رومیان حمایت نمود) وارد کارزار شده و آرتاواز شاه ارمنستان را فرمانبردار خویش نمود و تیگران پسر آرتاواز را به عنوان گروگان به پارت فرستاد. رویدادهای بعدی باعث مداخله دوباره ایران شد و ارتش پارت، تیگران را به عنوان شاه بر صندلی پادشاهی به جای آرتاواز قرار داد. کشور بی ریشه کره با استفاده از تمثیل‌های ایرانی برای خود تاریخ می‌سازد در سریال یانگوم نخستین رستم زاد (سزارین) را به یانگوم منتسب کردند و حال در دل تاریخ اشکانی ما برای سرزمین چوسان خود هویتی حماسی می‌سازند. باید با هزار درد افسوس گفت به خاطر عدم توجه رسانه‌های مسئول نسبت به هویت و تاریخ ملی ایران کشورهایی نظیر کره بجای ما، آنها را به نام خود نموده و در نهایت ما می‌مانیم و مشتی تاریخ غیر ایرانی!

به قول «ارد»، بزرگ اندیشمند و متفکر ایرانی: سرزمینی که اسطوره‌های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می‌کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند.

برای شناخت بیشتر و بهتر تاریخی که کشور کره جنوبی به یغما برده است نظر شما را به بخش‌های از تاریخ دودمان اشکانیان و پارت‌های ایران جلب می‌کنم:

به مهرداد دوم پادشاه ایران زمین گفتند در کشورداری صبوری کنید اردوان پدر شما و همین طور فرهاد پدر بزرگتان خیلی زود کشته شدند. مهرداد گفت در حالی که هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور به جان مردم ایران افتاده و کشتار می‌کنند سکوت و نرمش به چه معناست. کشته شدن در این شرایط بسیار با ارزش تر از زندگی در خفت و ننگ است.

شجاعت پادشاه ایران مهرداد اشکانی گویای این سخن ارد بزرگ است که: برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است.
مهرداد دستور داد ارتش ایران بازسازی شود استراتژی نظامی خاص اشکانیان، جنگ‌های نامنظم توسط کمانداران ورزیده بود که شالودهء ارتش اشکانی را تشکیل می‌دادند. گروه‌های سوارکار چالاک و کمانداران قابلی که می‌توانستند در حال سوارکاری، از هر سویی، هر هدفی را نشانه روند. علاوه بر این، تمرینات گروهی پیوسته آنها،در میدان نبرد، الگوهای نامنظم ولی هدفمندی از حرکت اسب‌ها را ایجاد می‌کرد، که به نحوه ای غیر قابل پیشبینی،به هر سمت و سویی می‌تاختند و به طور فردی یا گروهی شلیک می‌کردند. بخش دیگر سپاه مهرداد دوم سواره نظام زره‌پوش ایران که در باختر به آن سوارکاران شوالیه و در خاور به آنها سوارکاران آهنین می‌گفتند تشکیل می‌داد تمام بدن آنها و حتی بدن اسب‌هایشان پوشیده از آهن بوده و بدین شکل هر سپاهی را شکافته و به تسلیم وادار می‌نمودند.


فرمانروای ایران یاغی هان باختر و خاور را مطیع خویش نمود و با ووتی فغفور فرمانروای چین از سلسله هان (۱۴۱ تا ۷۸ پیش از میلاد) روابط سیاسی و بازرگانی برقرار نمود.
مهرداد دوم دوباره شکوه را به ایران بازگرداند …

با تشکر از آقای : حامد دادرس که بابت تهیه این مطلب زحمت کشیدند.

ماخذ : http://www.girl-vida.blogfa.com/post-167.aspx


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.