سورنا يکي از سرداران بزرگ و نامدار تاريخ است که سپاه ايران را در نخستين جنگ با روميان از سوي اشک سيزدهم ( ارد orod * ) پادشاه دلاور اشکاني فرماندهي کرد و روميها را که تا آن زمان قسمتي از ارمنستان و آذربادگان را تصرف نموده بودند، را با شکستي سخت و تاريخي روبرو ساخت. «ژول سزار» Julius Caesar و «پومپه» Pompee و «کراسوس» Crassus سه تن از سرداران بزرگ روم بودند که کشورهاي پهناوري را که به تصرف اين دولت درآمده بود، اداره ميکردند. «کراسوس» فرمانرواي شام (سوريه) بود و براي گسترش دولت روم در آسيا، سوداي چيرگي بر ايران و سپس هند را در سر ميپروراند و سرانجام با حمله به ايران اين نقشه خويش را عملي ساخت. «کراسوس» با سپاهي مرکب از 42 هزار نفر از لژيونهاي ورزيده روم که خود فرماندهي آنان را بر دوش داشت به سوي ايران روانه شد ارد پادشاه ايران که خود در شرق ايران در حال جنگ با مهاجمين بود ، يکي از فرماندهان بسيار باهوش و شجاع خود به نام سورنا را به جنگ روميها فرستاد. نبرد ميان دو کشور در سال 53 پيش از آذربادگان آغاز و تا قلب ميان رودان ادامه يافت . در جنگي که در جلگههاي ميان رودان ( بينالنهرين ) و در نزديکي شهر کاره Carrhae «حران» روي داد. در جنگ «حران»، سورنا با يک نقشه نظامي ماهرانه و به ياري سواران پارتي که تيراندازان چيره دستي بودند، توانست يک سوم سپاه روم را نابود و دستگير کند. «کراسوس» و پسرش «فابيوس» Fabius در اين جنگ کشته شدند و تنها شمار اندکي از روميها موفق به فرار گرديدند. جنگ حران که نخستين جنگ ميان ايران و روم به شمار ميرود، داراي اهميت بسيار در تاريخ است زيرا روميها پس از پيروزيهاي پيدرپي براي نخستين بار در جنگ شکست بزرگي خوردند و اين شکست به قدرت آنان در دنياي آن روز سايه افکند و نام ايران و دولت پارت را بار ديگر در جهان پرآوازه کرد.،دولت روم در پيشرفت مرزهاي خود در شرق، با سد نيرومند ايراني روبرو شد و از آن زمان به بعد گسترش و توسعه آن دولت در آسيا، پايان پذيرفت. پس از پيروزي «سورنا» بر «کراسوس» و شکست روم از ايران، نزديک به يک سده، رود فرات مرز شناخته شده ميان دو کشور گرديد و روميها براي جلوگيري از شکستهاي آينده و به پيروي از ايرانيان ناچار شدند به وجود سواره نظام در سپاه خود توجه بيشتري بنمايند.
مرگ سورنا ، باعث شد اروپائيان مرگ او را برگردن اشک سيزدهم بيافکنند تا بدين گونه انتقام از پادشاه مقتدر امپراتوري ايران بگيرند .
و متاسفانه اين دسيسه کارگر افتاد بگونه اي که زخم اين نيرنگ سپاه ايران را ضعيف و ضعيف تر نمود .
و تا پايان دوره سلسله اشکاني ديگر سپاهي به اقتدار و بزرگي دوران اشک سيزدهم پديد نيامد .
اروپائيان هر گاه در صحنه قدرت نتوانسته اند پيش روند ، دست به حيله گري و دروغ گويي زده اند و فاحش ترين نمونه آن دسايس آنها در طي سلسله اشکاني است...
(*) ارد سيزدهمين پادشاه سلسله اشکاني بود او مقتدرترين حکمران آن سلسله است . فرماندهان بسيار شجاعي همچون سورنا را در اختيار داشت . در ضمن ارد نام انديشمند و مصلح کشورمان ارد بزرگ هم هست او داراي درسهاي زيادي در حوزه اخلاق و حکمت است و صاحب نظرياتي همچون قاره کهن و کهکشان بزرگ انديشه و ...
ماخذ : http://www.farhikhtegan.parsiblog.com/1084020.htm
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.