تارنگار مریم و سعید و سروش زیر یک سقف - قهرمانان و بزرگان میهن پرست ایران باستان

قهرمانان معاصر سرزمین ایران کسانی نیستند به جز یک میلیون جوان میهن پرست و با ایمان ایرانی که در راه مقدس میهن جوانمردانه ایستادند و کشته شدند تا پای بیگانگان بر این کشور اهورایی گذاشته نشود . روانشان شاد باد در ادامه نام کسانی آورده می شود که نقش مهمی در زنده ماندن نام ایران داشته اند و برای کسانیکه نامشان در این فهرست هست و هنوز از برکت وجودشان بهره میبریم طول عمر خواهانیم
حاصل کشوری که گهواره تمدن بشری است:

آذرباد: یکی از موبدان و دانشمندان ایرانی در زمان اردشیر بابکان

آذربرزین: پسر فرامرز که با بهمن پسر اسفندیار جنگید که یکی از پهلوانان ایرانی میباشد و آتشکده ای هم به همین نام وجود دارد

آرتاخه: دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده کانال آتوس

آرش: ملقب به کمانگیر . پهلوان ایرانی در عهد منوچهر شاه که در تیر اندازی سر آمد زمان خود بوده است که در جنگ میان منوچهر و افراسیاب قرار بر پرتاب کردن تیری میگذارند تا مرز میان ایران و توران را تعین کند آرش از طربستان تیری پرتاب کرد که در مرو فرود آمد و بعد از آن جانش را در راه ایران زمین فدا نمود

استانس: دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموکریتوس

آیین گشسب: سردار بزرگ ایران که در زمان هرمز چهارم فرماندهی لشگر ایران را بر عهده داشت

فیروز نهاوندی ( ابولولو ) : پس از یورش تازیان به ایران به سرکردگی عمربن خطاب فیروز نهاوندی و تعداد بیشماری از ایرانیان به غلامی اعراب در آمدند . فیروز غلام مغیره بن شعبه شد و با زیرکی و در جهت انتقام خون نیاکانمان عمربن خطاب خلیفه دوم را با ضربه های کارد کشت و این جنایتکار تازی را از صحنه روزگار محو کرد

آریوبرزن: سردار بزرگ ایران که با شهامتی در خور ستایش و ماندگار لشگر ایران را تا آخرین لحظه در برابر ارتش اسکندر نگهداشت و مقاومت نمود و جان سپرد و حماسه ای در تاریخ ایران از خود بر جا گذاشت.

استاسیس: سردار دلیر ایران که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه ستمگر عباسی قیام کرد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد و یکی از سمبلهای عرب ستیزی را در ایران به جای گذاشت و درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان برای جوانان به جای گذاشت.

ارد بزرگ: میهن پرست ترین اندیشمند حال حاضر ایران است . مجموعه بسیار با ارزش اندیشه های او با عنوان ( آرمان نامه ) گردآوری شده است.

انوشیروان عادل: ملقب به انوشیروان دادگر . پادشاه معروف ساسانی که با بنیان گذاشتن قوانین حکومتی - دادگستری - اجتماعی و کشوری ایران را به مرز باشکوه ترین کشورهای جهان مبدل نمود . او مزدک و مزدکیان را که مدعی پیامبری شده بودند و دین ساختگی را می خواستند رواج دهند ( که قوانین مزدکی همان قوانین زرتشت با کمی تغییر بود ) همگی را نابود کرد و مشهورترین کاخ معماری ایرانی را در عراق پایه گذاشت که تیسپون نام گرفت ولی بعدها توسط سپاه اسلام ویران شد.

استخری : وی را نیزابن ندیم از محاسبان ومهندسان بشمار آورده است از جغرافی دانان نامداری مشرق زمین.

سیاوش: یکی از اسطوره های ملی ایرانیان . مردم ایران زمان های مدیدی سوگ سیاوش را هر ساله گرامی میداشتند . پسر کیکاوس و پدر کیخسرو . سودابه زن کیکاوس عاشق او شد که سیاوش از او امتناع ورزید . سودابه به همین جهت اورا نزد پدر متهم ساخت و سیاوش بتوران نزد افراسیاب رفت و دختر وی را به زنی گرفت . گرسیو برادر افراسیاب به سیاوش حسد برد و افراسیاب را وادار به کشتن او کرد . که کشته شدن سیاوش باعث جنگهای طولانی و غضب ناکی میان ایرانیان و تورانیان گشت.

شاپور ذوالاکتاف: شاپور دوم پادشاه مقتدر ساسانی که پس از خلع آذر نرسی بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد و هفتاد سال پادشاهی کرد . او یکی دیگر از پادشاهان بزرگ ایران است که چندین بار از حمله اعراب به ایران جلوگیری کرد و با اندیشه نیک سرزمین آریایی ما را از هجموم بیگانگان محفوظ داشت . او را به این جهت ذوالاکتاف میخوانند که دارای شانه های پهن و بزرگ بود . در بعضی از کتب تاریخی گفته است به دلیل آنکه پس از اسیر کردن مهاجمین ( اعراب ) از کتف آنان طنابی عبور میداده و همه را به طناب میکشیده ذوالاکتاف نامیده شده ولی این باور با ابهت و منش نیاکان ما در تضاد است .

شیده: دوره ساسانی - سازنده کاخ خورنق

شاهین: یکی از بزرگ سرداران و سپهسالاران ایران در زمام پادشاهی خسرو پرویز ساسانی

شیدرنگ: پزشک و فیلسوف ایرانی در عهد ضحاک که پزشکی را یکی از مشاغل واجب الوجوب میدانسته

کاوه آهنگر: آهنگری که چرم پاره خود را بر سر نیزه زد و ضحاک تازی را از تخت پادشاهی ایران به زیر افکند و بعدها چرم وی به درفش ملی کاویانی مبدل گشت . کاوه با یاری مردم ضحاک تازی را در کوه دماوند حبس کرد و فریدون را به سمت پادشاه ایران نشاند.

کمبوجیه: کامبوزیا یا کامبیز. فرزند کورش بزرگ . او با اقتداری ستودنی و باور نکردنی در سال 525 قبل از میلاد سرزمین های مصر را بدلیل عمل نکوهیده مصریان در برابر ایرانیان که تعدای از ایرانیان را در مصر کشتند و به تمسخر پرداختند فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد . او پیرو مزدیسنا زرتشت بود و همواره دین بهی را دنبال میکرد وی در راه بازگشت خبر دار شد که فردی به نام بردیه یا گئومات ادعای پادشاهی ایران نموده است و به نام برادر او کل پادشاهی را از آن خود کرده و دست به جنایات و کشتار مردم ایران زده که در نهایت از اندوه این کار جان داد . هرودوت چون او به خدای مصر ( یک گاو ) بی احترامی کرده بود و او را با ضرب چاقو کشته بود به او لقب دیوانه داد ولی این یکی دیگر از برگهای زرین خداپرستی در ایرانیان آن روزگار بود
کورش بزرگ: کورش بنیانگذار دودمان هخامنشیان بود. او و مهرداد اشکانی و نادرشاه افشار را سه پادشاه بزرگ تاریخ ایران می دانند . او در رفومی آرام پدر بزرگ خویش را از قدرت برکنار نمود و خود پادشاهی ایرانزمین را بر عهده گرفت.

کیخسرو: سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش که نه تنها پدر وی بود بلکه یکی از قهرمانان نامی ایران بود کشت . پدرش سیاوش و مادرش فرنگیس بود

کیومرث: نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در پیش از ظهور هخامنشیان . نام وی در اوستا گیومرتا آمده است و ذکر شده است که زرتشتیان او را نخستین انسان میدانند . در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند و بدن خود را با پوست حیوانات می پوشاندند

گشتاسب: پنجمین پادشاه از سلسله کیانی . پسر لهراسب و پدر اسفتدیار روئین تن گفته شده که زرتشت در زمان وی ظهور نموده است و گشتاسب شاه اولین کسی است که به زرتشت گرویده است و از مبلغان اصلی دین بهی میبشاد که در گسترش آن نقش مهمی ایفا کرده است

مازیار: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران . وی در طبرستان بنایی عظیم ساخت و در جهت بازگرداندن عظمت ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد . وی در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و در صدد بر آمد همگام با بابک خرمیدن هویت ملی ایرانی را زنده کنند که در نهایت با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد . او نیز یکی دیگر از تندیس های ملی گرایی ایرانیان در برابر تهاجم دیگر کشورها است

مرداویج: پسر زیار . سردار بزرگ ایرانی که او نیز در جهت متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد . وی فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود طبرستان را برای اسفار فتح کرد . پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و لشگر المقتدر خلیفه جنایتکار عباسی را شکست داد . وی در کمال تاسف در سال 323 هجری قمری در حمام اصفهان به دست غلامان ترک کشته شد

مهران: یکی دیگر از سرداران بزرگ ایران . وی از سپهسالاران ارتش ایران ( یزدگرد ساسانی ) بود و با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید

مهرداد بزرگ: موئسس سلسله شاهنشاهی پارتیان بود که ایران را از گسستگی و لجام گسیختگی دوران تحت اشغال یونانیان سلوکی رهایی بخشید . وی در سال 160 تا 140 قبل از میلاد با نبردهای وطن پرستانه ایالتهای ماد - پارس - خراسان - بابل - آشور - هرات و سیستان و . . . را جزو ایران بزرگ نمود . وی پادشاه سلوکیان را اسیر نمود و با وی با انسانیت رفتار کرد و به او در گرگان مستقر ساخت و برای حسن نیت به آنان با دختر وی ازدواج نمود . او را از بزرگ ترین اشخاص موثر در تاریخ ایران نامیده اند . که به راستی اگر ظهور نمی کرد امروز مشخص نبود ما در کجای تاریخ جای داشتیم

نادر شاه افشار: او را بهمراه کورش هخامنشی و مهرداد اشکانی سه پادشاه بزرگ تاریخ ایران می دانند . او پس از اسلام باشکوهترین و قدرتمندترین پادشاهی ایران را خلق کرد و در زمان خود پادشاه همه پادشاهان بود .

یعقوب لیث: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران که گامهای اساسی در جهت بر اندازی تازیان در ایران برداشت وی نمونه دیگری از وطن پرستی ایرانیان در برابر هجوم بیگانگان به کشور شان بود . او پسر لیث رویگر بود . بواسطه کفایت و جوانمردی و دلیری از رویگری و عیاری به امارت سیستان رسید . سپس هرات و کرمان و شیراز و خراسان را گرفت و در جهت پاکسازی ایران از دست اعراب گام برداشت . وی بر ضد معتمد خلیفه کشتارگر عباسی قیام کرد و برای نابود ساختن حکومت عرب - جوانمردانه جنگید . سپس قصد حمله به بغداد را کرد و در صدد آمد که خلیفه ننگین عرب را بکشد لیکن عمرش کفاف نداد و در اثر بیماری در سال 265 هجری قمری در گندی شاپور یا جندی شاپور امروی خوزستان درگذشت

یقبوب بن محمد رازی : ابن ندیم وی رااز مهندسان و محاسبان دانسته است

بوذرجمهر: بزرگمهر معروف ترین و اندیشمند ترین وزیر دربار انوشیروان دادگر که گفتگوی های خرد ورزانه او در تاریخ ایران ثبت گشته است

بهرام چوبین: سردار دلیر ایران که در زمان پادشاهی هرمز چهارم ایران را از حمله وحشیانه ترک های مغول نجات داد و با لشگر کشی و حمله به آنان ارتش آنان را شکست داد .

پیروزان: یکی از سرداران ایرانی در زمان یزدگرد سوم . که در جنگهای ایرانیان با اعراب رشادتهای از خود بر جای گذاشت
تنسر: پیشوای بزرگ دینی (زرتشتی) ایرانیان در زمان پادشاهی اردشیر بابکان عنوان هیربدان هیربد را داشته است که گامهای بزرگ در راه دین بهی برداشته است

جمشید: پسر طهمورث - چهارمین پادشاه پیشدادی . که جشن نوروز را بنیان نهاد و رسوم و آیین هایی شادی برای ایرانیان بر جا گذاشت که او را جم یا جمشاسب هم گفته اند

جاماسب: مردی دانا - خردمند و فیلسوفی بزرگ که گفته اند داماد زرتشت اسپیتمان بوده و نیز وزیر گشتاسب شاه . وی در آذربایجان زاده شد و خدمات بسیاری به ایران و ایرانی نمود

خسرو پرویز: خسرو پرویز سازنده حماسه بزرگ خسرو و شیرین نیز بود که عشق جاودانه اش به شیرین برای همیشه در تاریخ به ثبت رسید . که با اندوه بعدها از فره ایزدی دور میگردد و از آن مقام و ابهت خود میکاهد . فردوسی نیز از آخرین سالهای شاهنشاهی خسرو شکایت می کند ولی وی از شاهنشاهان مقتدر ایران بود

خشیارشا: فرزند داریوش بزرگ. او یکی دیگر از جانشیانان بر حق پادشاهی هخامنشیان بود که وی را فاتح سرزمین های آتن اروپا میدانند . او آتن را به کلی تصرف کرد . دلیل لشگر کشی وی عدول کردن یونانیان از قوانین آن روزگار بود زیرا لیدی که جزوی از ایران بود که توسط یونان به آتش کشیده شده بود و خشیارشا در صدد بر آمد این کار زشت را که در آن زمان نزد ایرانیان گناه محسوب میشده است جبران نماید که موفق نیز شد ولی در نبردهای بعدی به ایران عقب نشینی کرد ولی اقتدار ایران را به زیباترین شکل حفظ نمود

جهن برزین: دوره ساسانی - سازنده تخت تاقدیس

داریوش: وی در سال 521 بر تخت پادشاهی ایران زمین جلوس کرد و بزرگترین و شکوهمند ترین پادشاهی تاریخ ایران را پس از کورش بزرگ از خود به جای گذاشت . او پیرو دین بهی و مزدیسنا زرتشت بود و همواره منش و بزرگی کوروش را دنبال میکرد . او ساخت کاخ پرسپولیس را آغاز نمود و بعد از سه سال بررسی و ساختن ماکت از کاخ پرسپولیس با کمک مهندسی مصری که بعدها به موزه هنر تمام کشورها شناخته شد بنای این کاخ جاودانه را گذاشت و بیش از نیمی از آن را در زمان خود ساخت و ادامه ان توسط جانشینش خشیارشا تکمیل و بعد از وی فرزند او انجام گرفت . داریوش بزرگ هخامنشی کانالی در 2500 سال پیش ساخت که بعدها به کانال سوئز معروف گردید . طول این کانال دریایی به بیش از 161 کیلیومتر میرسیده است و از عرض آن دو کشتی به راحتی عبور میکردند . داریوش بزرگ خطی جدید برای ایرانیان بوجود آورد که بعدها از خطوط رایج دنیا شد . داریوش بزرگ ایران را به بزرگ ترین کشور جهان مبدل کرد ( بیش از 28 کشور ) . داریوش بزرگ آموزش رایگان را برای قشر عوام کشور به صورت اجباری در آورد و طرح سواد آموزی را اجباری نمود و . . . او را از ابرمردان ایران و جهان می دانند.

رستم: ملقب به تهمتن. پهلوان اسطوه ایی ایران زمین . فرزند زال و رودابه . نواده سام و مهراب کابلی که در عهد کیقباد و کیکاوس و کیخسرو با تورانیان جنگید و از خود دلاوری ها و رشادتهای شگفت انگیز بر جای گذاشت

رستم فرخزاد: سردار بزرگ ایران که در جنگ با اعراب کشته شد . او سپهسالار بزرگ ارتش ایران در زمان شاهنشاهی یزدگرد سوم بود که حماسه ای در جنگ قادسیه بوجود آورد که تاریخ نیاکانمان را زیبا تر از همیشه ساخت در نهایت به دست سپاه اسلام کشته

شدرودکی سمرقندی : شاعر بزرگ قرن 4 هجری از ایرانیان سمرقندی و ناظم کلیله و دمنه

رابعه: به احترام بانوان ایران زمین یکی از دهها زن برجسته ایرانی را نیز اینجا می آوریم . نخستین زن ایرانی که پس از حمله وحشیانه اعراب به ایران و تسلط کامل به کشورمان به زبان پارسی اصیل شروع به سرودن شعر کرد . زمانش را برابر با رودکی گفته اند . گفته شده است که حارث برادر رابعه غلامی خوبرو به نام بکتاش داشت که بعدها رابعه عاشق بکتاش میشود که در اثر این عشق حارث فرمان میدهد که رابعه را به حمام ببرند و رگهایش را بزنند و بعد از آن درب حمام را گل بگیرند که بعد از آن رابعه با خون خود شعرهایش را بر دیوار حمام نوشت و به ناکامی از جهان بدرود گفت

زرتشت اسپیتمان: نخستین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان که تاریخ زیستن او را از حدود قرن هفتم قبل از میلاد تا 1735 قبل از میلاد و برخی دیگر تا 5500 سال پیش تخمین زده اند که هنوز هیچ تاریخ شناسی نتواسته است از زمان او آگاهی پیدا کند . او ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو بود که گفته اند یکی از دلایل بوجود آمدن بزرگترین امپراتوری تاریخ در زمان شاهنشاهی هخامنشیان گرویدند پادشاهان آن زمان به دین زرتشتی بوده است . خدای واحد در دین زرتشت اهورامزدا می باشد

ستاسپ: دوره هخامنشی ( زمان حکومت خشایار شاه 2466-486 ق.م.) دریا نورد و مکتشف

سنباد: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکوتهای غارتگر اعراب در ایران که به جان و مال و ناموس ایرانیان تجاوز میکردند . او اهل نیشابور بود و پس از اینکه منصور خلیفه عباسی - ابومسلم خراسانی را کشت وی در نیشابور به خونخواهی از ابومسلم که فردی ایرانی و وطن پرست بود برخواست و قیام کرد که در نهایت با شصت هزار نفر از یارانش توسط اعراب بیابانگرد و کشتارگرکشته شد

سورنا: یکی از فرماندهان مشهور اشک سیزدهم (ارد نخست) می باشد . او به دستور پادشاه ایران که خود در حال جنگ با متجاوزین در خاور ایران بود به شمال باختری ایران لشکر کشید و در سال 53 قبل از میلاد کراسوس سردار مشهور روم را با سپاهیان بیشمارش شکست داد .

بوبراندا: دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس

برزمهر: پهلوان و دلیر مرد ایران در زمان پادشاهی بهرام گور

بدیع اسطرلابی : (مرگ در بغداد در 1140/1139 م) اهل اصفهان- ستاره شناس و سازنده اسطرلاب

بلاش: یکی از پادشاهان اشکانی که به اشک بیست و دوم معروف بود و در سالهای 51 تا 77 میلادی پادشاهی ایران را بر عهده داشت و خدمتی بزرگ به ایران زمین نمود . زیرا کتاب ارزشمند ایرانیان ( اوستا ) که در زمان حمله اسکندر به ایران از میان رفته بود با تلاش و همت او دوباره گردآوری شد

برازه: دوره ساسانی زمان فرمانروائی اردشیر( 241-226 م) مهندس و احیا کننده شهر فیروز آباد یا اردشیر خوره

بابک خرمدین: سردار دلیر و پیشوای نهضت خرمدینیان یا سرخپوشان که بر ضد حکومت عرب قیام کرد و 22 سال دست یورش گران عرب را از کشور ما کوتاه کرد و مبدل به سمبلی از مقاومت ایرانیان در برابر حمله بیگانگان به کشور شد . او همیشه می گفت روح ابومسلم خراسانی در او حلول پیدا نموده و ادامه قیام ابومسلم را بر عهده گرفته است .


ماخذ : http://saghf.blogsky.com/1388/05/29/post-1122/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.