در دهم شهريور 1385 ( 1 سپتامبر 2006 ) دهها اتفاق مهم در ایران و حوزه فرهنگی آن رخ داد اما شاید مهمترین این اتفاقات مطرح شدن نظریه جهانی قاره کهن از سوی متفکر و اندیشمند برجسته ارد بزرگ بود این نظریه بیشترین دگرگونی را در سطح جهان بوجود می آورد . نقشه فعلی قاره های زمین را دگرگون می سازد و نظمی قدرتمند تر جانشین آن می سازد . این نظریه به سرعت رشد پیدا نموده و خواستاران بسیاری در سطح بیست کشوری که ارد بزرگ از آنها در این نظریه نام می برد یافته است . مخالفین این نظریه در حال حاضر تجزیه طلبان کشورهای حوزه تمدنی ایران باستان هستند و اگر کمی دقیق تر شویم خواهیم دید چهره استعمار پیر انگلیس در پس اعمال تجزیه طلبان هویدا ست . متن کامل نظریه قاره کهن در پی تقدیم می گردد .
خاور و باختر
واژه گان خاور (شرق) و باختر (مغرب) در سامانه جهانی به چه گونه است .
خاور کدام سرزمین ؟ و باختر کجاست؟
چه رازی در پس این واژگان است ؟!
امروز پرده از رازی پزرگ برخواهم داشت !
می دانم هر آزده ای اگر پایش را بدرون یافته هایم بگذارد ، دیگر از آن پا پس نخواهد کشید .
شایان گفتن است در نوشتار زیر هر گاه نام " قاره کهن" و یا " سرزمین ما " آورده می شود روی سخنم سرزمین هایست که کشورهای قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، افغانستان ، شمال باختری هندوستان ( سرزمین کشمیر ) ، پاکستان ، ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، لبنان ، قبرس ، نیمروزی ترین (جنوبی ترین ) بخش روسیه در میانه استراخان در شمال دریای خزر تا نیمروز اکراین ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان بر روی آن جای دارند .
در آغاز چند پرسش :
با نگرش بر پیشینه فرهنگ ، منش و بافت بومی چه همانندی میان مردم " سرزمین ما" با خاور جهان ( فیلیپین ، تایلند ، کامبوج ، ژاپن ، چین … ) می توان دید ؟
ما چه همریشگی با چپره (جامعه) و توده مردم آنها داریم ؟
چرا هنگامی که به اروپا می نگریم آنان را همگن تر می بینیم ؟
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.